سایت گل - در اینجا تناقض در گفتار و عمل شاید بیش از فاصله ما تا ماه باشد.صحبت از همین آدم های نزدیک خودمان است ،یکی مثل همین علی پروین کبیر، با گذشته ای مشخص، کارنامه ای هویدا، خواسته هایی کاملا شفاف و ادبیاتی منحصر به فرد.یکی دیگرهم شبیه دایی که هیچ توضیحی درمورد وضعیت بغرنج راه آهن نمی داد و تنها فکر و ذهنش خروج کاشانی بود تا دلش خنک شود و اینچنین ثابت کند فصل موفقی را با پرسپولیس داشته است اما در این بین آن 17 شکست چه می شود دیگر مهم نیست چون ژنتیک ایرانی ها از زمان مادها تا حالا ژن حافظه تاریخی نداشته است.پیرامون ما پر است از این اتفاقات، این آدم ها و حالا انتخاب هیات مدیره پرسپولیس بهانه خوبی است تا برخی از موارد مستتر شده بدون هیچ حجابی خودنمایی کنند.
1- علی پروین همصدا با علی دایی ، امیر عابدینی و خیلی های دیگر که دیگر جایی در پرسپولیس ندارند، مرتب از این تیم انتقاد می کردند و مدعی بودند چون حبیب کاشانی ورزشی نیست بهتر است پرسپولیس را رها کند تا یک مدیر ورزشی به این مجموعه اضافه شود.سرانجام کاشانی رفت اما به جای او پلیسی به سرکار آمد که اگر یک شبانه روز هم وقت بگذارید هیچ رابطه ای بین او و فوتبال و مدیریت آن پیدا نمی کنید.شاید رویانیان بخاطر حوزه های سابق و فعلی مدیریتش کارنامه نسبتا روشنی داشته باشد اما بعید است فضای انعطاف پذیر ورزش سنخیتی با اصولگرایی یک نظامی پیدا کند. فارغ از این موضوع که سردار سوخت، سوخت می شود یا موفق، باید اینک از علی پروین پرسید چگونه پذیرفته اید عضو هیات مدیره ای باشید که رئیس و مدیرعامل آن به مراتب غیر ورزشی تر از حبیب کاشانی هستند؟منتظر جواب پروین نیستیم چون اصولا عادت به پاسخ ندارد مخصوصا حالا که بعد از هفت - هشت سال به آرزوی دیرینه اش رسیده است.اما آنچه در اذهان می ماند همین تغییر رنگ هاست که به مثابه آوار بهمن محبوبیتی را محو می کند که پارو پارو جمع شده اند.
2- در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری، دستوری به رئیس وقت سازمان ورزش(علی آبادی) از سوی رئیس جمهور ابلاغ شد که در آن صریحا حکم شده بود مقدمات واگذاری سرخابی به بخش خصوصی مهیا شود. انتخابات تمام شد دو سال و اندی گذشت و حالا نه تنها یک میلیمتر کار به جلو پیش نرفته که حتی اعضایی از جنس "غلیظ سیاست" برای هیات مدیره دو تیم انتخاب می شود.این یعنی فعلا هیچ میل و اراده ای برای اهدای اهرم های موثری مثل استقلال و پرسپولیس وجود ندارد.باری؛بازی با هواداران همچنان ادامه دارد.
3- مشخص نیست خواسته حبیب کاشانی، دیدن استعفای استیلی بود یا او رفت تا به هر ترتیبی استیلی باقی بماند.در این باره گمانه زنی های زیادی رسانه ای شد که هیچکدام مشخص نمی کرد کدام نظریه درست است. اما از همین امروز می شود یک حدس بزرگ زد؛حمید استیلی رنگ نیم فصل را هم نمی بیند. این یک پیشبینی صرف نیست، بلکه احتمالی است بعد از شناخت جنس علی پروین.در هیات مدیره پرسپولیس تنها پروین و پنجعلی می دانند توپ واقعا گرد است بنابراین بعد از چند ناکامی که وقوع شان اصلا بعید نیست،می توان تصمیم اعضای هیات مدیره را پیشبینی کرد.پروین با چشمانی قرمز، لبانی تبخال زده و صدایی بر افروخته می گوید؛«نه اینطوری نمیشه انگار خودم باید لخت شم و تیم رو تمرین بدم» شاید او هرگز چنین نکند اما دست کم می تواند ترکیبش را تمام و کمال به فرد سازش پذیری مثل استیلی تحمیل کند و بعد از مدتی یک جانشین برای سرمربی شکست خورده پیدا کند.باور کنید این سناریو از باقی احتمالات قوی تر است. فکر می کنید وقوع این حادثه محتمل تر است یا اینکه ناگهان پرسپولیس پوست بیاندازد و با هفت -هشت برد متوالی به صدر جدول بچسبد؟ بنابراین برخلاف آنچه گفته می شود حمید استیلی هم اینک در دو راهی قرار ندارد بلکه در جاده ای قرار گرفته که پایانش تقریبا مشخص است.
پس اگر بعد از استعفای کاشانی او هم استعفا می داد کمتر عذاب جاده را به جان می خرید.دایی فصل قبل در مجموع سه جام 17 بار شکست را پذیرفت اما چون سعیدلو به کاشانی دستور داده بود تا پایان راه "مجبور" به حفظ سرمربی تیمت هستی،دایی آنقدر ماند تا سرانجام بی اهمیت ترین جام ممکن را گرفت.اما امسال تا همینجای کار چوب خط استیلی پر شده و مهمتر از همه پروین ،هیات مدیره و سردار سوخت هیچ اجباری به حفظ بازمانده مدیریت کاشانی ندارند.استیلی یا اینها را نمی داند و مانده( این گزینه بعید است) یا بهتر از همه درکش کرده و تنها منتظر چیزی شبیه معجزه است.
4- هیچکدام از عزل و نصب های شامگاه سه شنبه دردی از پرسپولیس دوا نمی کند. چون پروین نسخه هایش را پیش از این پیچیده،رویانیان تا بفهمد فضای فوتبال فرقش با اتمسفر پادگان چیست عمر دولت دهم به سر رسیده و او مجبور است با همان اتوبوسی که آمده به همراه دوستانش برود. واقعیت این است که پرسپولیس زمانی فصل یازدهم را واگذار کرد که کاشانی پی شکست دادن دایی بود و عوض اینکه به مثابه فتح الله زاده با هر حربه ای ستاره بخرد(ولو با چک غیر دولتی) دست روی دست گذاشت و فقط پریدن ستاره ها را نظاره کرد.در این بین تنها خوش شانسی اش این بود کریمی و اولادی بخاطر قلب شان راضی به برگشت شدند، وگرنه نتیجه سلیقه استیلی و بودجه پرسپولیس همین امثال معمارز اده و ممدوتال بودند. بنابراین به هواداران محبوب ترین تیم ایران توصیه می کنیم در غیاب خورشید به یغما رفته دل به سو سوی این فانوس بزک کرده نبندند.
جلوی چشمانم جان میدهی و
هیچکاری از دستانم ساخته نیست !
جرمت فقط محبوبیت زیاد بود که همچون خار
درچشمانشان بودی و به دلیل همین جرم بزرگ
ریشه ات را زدند!
پرسپولیسم خداحافظ
عشقم خداحافظ
دارو ندارم خداحافظ
فرشاد پیوس در
گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس در مورد شکست 2 بر صفر پرسپولیس
مقابل استقلال عنوان کرد: اگر چرخ گوشت می آوردیم و بازیکنان این تیم را در
آن می انداختیم چهار بازیکن درست و حسابی از آن بیرون نمی آمد. تا به حال
در تاریخ دربی، پرسپولیس را این همه ذلیل ندیده بودم.
وی افزود: هر قدر استقلال در دوندگی و سرعت دادن به بازی خوب بود پرسپولیس
در خط هافبک کارآیی نداشت. این تیم چهار پاس سالم به هم نداد و در حفظ توپ
مشکل داشت. به نظر من از مدیریت تا کادرفنی مقصر هستند. من از ناراحتی
خوابم نمی برد و دلم برای هواداران تیم سوخت.
پیوس تصریح کرد: تعویض های استیلی اشتباه بود. وقتی تیمی عقب است نباید
مهاجم را بیرون کشید و مدافع به زمین آورد. روشی که پرسپولیس برای بازی در
نظر گرفته بود ایراد داشت. پرسپولیس باید سه چهار بازیکن خود را کنار
بگذارد. آنها باید بدانند پرسپولیس جای هر بازیکنی نیست. این تیم لیاقت می
خواهد.
وی در خصوص اینکه مدیریت حمید استیلی ایراد دارد، گفت: من به استیلی توصیه
کرده بودم رفتار خود را تغییر دهد. چرا باید حقیقی و آقازمانی شب قبل از
بازی دعوا کنند؟ پرسپولیس دربی را همان شب در هتل باخته است.
پیوس اضافه کرد: من کاری به نوع رفتار شیث رضایی ندارم اما معتقدم شیث به
درد دربی می خورد. استقلالی ها از او حساب می بردند و نشاندن او روی نیمکت
عجیب بود.
مهاجم سال های دور پرسپولیس در پایان گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: به عنوان
یکی از پیشکسوتان پرسپولیس از آقای عباسی می خواهم شوکی به این تیم وارد
کند. ایشان خودش باید وارد عمل شود و از تغییر مدیریتی یا هر تمهیداتی که
دارد به کار گیرد. آقای عباسی، به داد هواداران این تیم برسید.
سپاهان اصفهان شب گذشته در حالی السد قطر را شکست داد که در پایان مشخص شد با نتیجه سه بر صفر بازی راباخته است!
به گزارش خبر آنلاین یک بار دیگر از آن اتفاقاتی که فقط درایران
می افتد.در حالی که کمتر از چند ماه از گاف تاریخی فدراسیون فوتبال در
مورد تیم امید و ماجرای بازی با عراق(استفاده کردن از بازیکن محروم) می
گذرد این بار این گاف در لیگ قهرمانان و برای بازی با سپاهان تکرار شد.
سپاهانی
ها که شب گذشته موفق به شکست دادن السد در اصفهان شدند در حالی این بازی
را با پیروزی پشت سر گذاشتند که ازیک بازیکن دو اخطاره در ترکیب خود
استفاده کردند.
رحمان احمدی دروازه‌بان اول سپاهان در این فصل و فصل قبل
پرسپولیس، در ابتدای همین فصل لیگ قهرمانان که دو فصل لیگ برتر ما را شامل
می‌شود، دو بازی برای پرسپولیس در لیگ قهرمانان انجام داد که هر دو در
بیرون از خانه بود و در هر دو بازی هم اخطار دریافت کرد. در دقیقه 47 بازی
با الاتحاد عربستان و در دقیقه 66 بازی با الوحده امارات. نکته عجیب و شاید
هم جالب ماجرا این است که مدیران تیم السد این موضوع را می‌دانستند و
بلافاصله بعد از پایان بازی شکایت خود را به نماینده AFC دادند؛ اما هیچ یک
از مدیران سپاهان این موضوع را نمی‌دانست. درست مثل همان ماجرای تیم امید
ایران.
ماجرا از وقتی جدی شد که رحمان احمدی 20 دقیقه بامداد امروز به
هوشنگ نصیرزاده زنگ زد و از او پرسید اخطارهای او در بازی‌های پرسپولیس در
همین فصل لیگ قهرمانان محاسبه می‌شود یا نه و وقتی با پاسخ مثبت او روبرو
شد، گفت که السدی‌ها شکایت کرده‌اند. نصیرزاده به احمدی گفت که شکایت
قطری‌ها وارد است و به این ترتیب سپاهان بازی رفت و خانگی خود مقابل السد
را 3 بر صفر باخت.
این اتفاق در حالی افتاد که مسئولان باشگاه السد
بلافاصله پس از اتمام بازی در نامه ای اعتراض خود را به مقامات کنفدراسیون
فوتبال آسیا اعلام کردند.
اگرچه هنوز رایی در این مورد صادر نشده و
سپاهان هنوز بازنده این بازی نیست؛ اما بعید است کنفدراسیون فوتبال آسیا
چیزی غیر از این رای صادر کند.
یک روحانی نزدیک به محمود احمدی نژاد که سابقا مشاور او در امور روحانیت بود در مصاحبه با روزنامه قدس از تاثیر القائات اسفندیار رحیم مشایی بر محمود احمدی نژاد سخن گفته است. رد مفهوم ولایت فقیه ، بی اعتنایی به حجاب ، تاکید بر فرهنگ ایرانی و ... از جمله این موارد است. سقای بی ریا در بخشی ازاین مصاحبه می گوید: مشایی به عنوان عنصر اصلی جریان فتنه در قضایای جزئی به سران مدیران اجرایی القا نموده و می گوید که امام زمان اکنون فلان خواسته را دارد، گاهی اوقات هم مواردی پیش آمده که خواسته های او با سخنان مقام معظم رهبری در تضاد بوده است. *به عنوان مثال مقام معظم رهبری راجع به اینکه آقای احمدی نژاد در مناظره اسم شخصی را نیاورد تأکید داشته اند، اما احمدی نژاد اسم آورد. بعدها هم گفت تنها کسی که به من گفت اسم افراد را بیاورم مشایی بود؛ حالا مشایی چه طوری بیان می کند که احمدی نژاد باید این کار را بکند، دیگر برای ما روشن نیست. خلاصه اینکه مشایی نقل می کند که من در حالت معنوی که قرار گرفتم یقین کردم که امام زمان می خواهد که احمدی نژاد اسم افراد را بیاورد