خوش آمدید!

نام:فاضلِ،محل تولد:لارستان بزرگ؛سن:22؛ تیم مورد علاقه(ایرانی):پرسپولیس؛خارجی : بارسلونا و اینتر (همین)

خوش آمدید!

نام:فاضلِ،محل تولد:لارستان بزرگ؛سن:22؛ تیم مورد علاقه(ایرانی):پرسپولیس؛خارجی : بارسلونا و اینتر (همین)

آدرس جدید وبلاگ





 این وبلاگ به آدرس http://fazeel.loxblog.com/ منتقل شد .

افشای نقش صدا و سیما در بازداشت سینماگران

با گذشت نزدیک به یک هفته از بازداشت « ناصر صفاریان، مجتبی میرطهماسب، هادی آفریده، محسن شهرنازدار و کتایون شهابی » سینماگران مستند ساز از سوی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی در تهران، کمپین بین المللی حقوق بشر به یک تحقیق داخلی سازمان صداوسیما دست یافته است که در آن نگاهی امنیتی به سینماگران و مستندسازان را مطرح و موجب نگرانی «سیاسی-امنیتی» توصیف می کند. از بخش های مختلف این گزارش چنین برمی آید که موضوع سرکوب و ارعاب جامعه سینماگران و مستندسازان مستقل نه در شهریور ۹۰ بلکه در مهرماه سال ۸۸ با زمینه سازی که توسط صداوسیما انجام گرفته کلیدخورده است. همراهی باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری نیمه رسمی وابسته به صداوسیما درجریان اطلاع دهی درخصوص دستگیری مستندسازان، آن هم پیش از آنکه آنها توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شوند نیز نشان دهنده نقش صداوسیما در سرکوب کارگردانان و فیلمسازان مستقل سینمای ایران به شمار می رود. گزارش داخلی معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما با عنوان « جنگ نرم و فیلم های زیرزمینی ایرانی » در ۲۹ مهر ۱۳۸۸ تهیه شده و همان اتهاماتی را به سینماگران مستقل و فرهنگی ایران وارد کرده است که در یک هفته اخیر ابتدا از سوی «باشگاه خبرنگاران » خبرگزاری وابسته به صدا و سیما،و سپس از سوی وزیر ارشاد اسلامی، و وزارت اطلاعات علیه مستندسازان بازداشت شده اعلام شده است.

وا اصفا!

در مملکت اختلاس 3 هزار میلیاردی اتفاق افتاده تیتر اول خبر گزاری فارس تسلیت به خانواده شهدا بابت دست دادن بازیکنان والیبال به داور زن مسابقه و حمایت کردن اعضای خانه سینما از بازداشت شدگان متهم به ساخت مستند برای شبکه بی بی سی وا اصفا !!!!!

چهار نتیجه گیری از انتخابات هیات مدیره سرخ ها!

سایت گل - در اینجا تناقض در گفتار و عمل شاید بیش از فاصله ما تا ماه باشد.صحبت از همین آدم های نزدیک خودمان است ،یکی مثل همین علی پروین کبیر، با گذشته ای مشخص، کارنامه ای هویدا، خواسته هایی کاملا شفاف و ادبیاتی منحصر به فرد.یکی دیگرهم شبیه دایی که هیچ توضیحی درمورد وضعیت بغرنج راه آهن نمی داد و تنها فکر و ذهنش خروج کاشانی بود تا دلش خنک شود و اینچنین ثابت کند فصل موفقی را با پرسپولیس داشته است اما در این بین آن 17 شکست چه می شود دیگر مهم نیست چون ژنتیک ایرانی ها  از زمان مادها تا حالا  ژن حافظه تاریخی نداشته است.پیرامون ما پر است از این اتفاقات، این آدم ها و حالا انتخاب هیات مدیره پرسپولیس  بهانه خوبی است تا برخی از موارد مستتر شده بدون هیچ حجابی خودنمایی کنند.
1-     علی پروین همصدا با علی دایی ، امیر عابدینی و خیلی های دیگر که دیگر جایی در پرسپولیس ندارند، مرتب از این تیم انتقاد می کردند و مدعی بودند چون حبیب کاشانی  ورزشی نیست بهتر است پرسپولیس را رها کند تا یک مدیر ورزشی به این مجموعه اضافه شود.سرانجام کاشانی رفت اما به جای او پلیسی به سرکار آمد که اگر یک شبانه روز هم وقت بگذارید هیچ رابطه ای بین او و فوتبال و مدیریت آن پیدا نمی کنید.شاید رویانیان بخاطر حوزه های سابق  و فعلی مدیریتش کارنامه نسبتا روشنی داشته باشد اما بعید است فضای انعطاف پذیر ورزش سنخیتی با اصولگرایی یک نظامی پیدا کند. فارغ از این موضوع که سردار سوخت، سوخت می شود یا موفق، باید اینک از علی پروین پرسید چگونه پذیرفته اید عضو هیات مدیره ای باشید که رئیس و مدیرعامل آن به مراتب غیر ورزشی تر از حبیب کاشانی هستند؟منتظر جواب پروین نیستیم چون اصولا عادت به پاسخ ندارد مخصوصا حالا که بعد از هفت - هشت سال به آرزوی دیرینه اش رسیده است.اما آنچه در اذهان می ماند  همین تغییر رنگ هاست که به مثابه آوار بهمن  محبوبیتی  را محو می کند که پارو پارو جمع شده اند.
2-     در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری، دستوری به رئیس وقت سازمان ورزش(علی آبادی) از سوی رئیس جمهور ابلاغ شد که در آن  صریحا حکم شده بود مقدمات واگذاری سرخابی به بخش خصوصی مهیا شود. انتخابات تمام شد دو سال و اندی گذشت و حالا نه تنها یک میلیمتر کار به جلو پیش نرفته که حتی اعضایی از جنس "غلیظ  سیاست" برای هیات مدیره دو تیم انتخاب می شود.این یعنی فعلا هیچ  میل و اراده ای برای اهدای اهرم های موثری مثل استقلال و پرسپولیس وجود ندارد.باری؛بازی با هواداران همچنان ادامه دارد.
3-     مشخص نیست خواسته حبیب کاشانی، دیدن استعفای استیلی بود یا او رفت تا به هر ترتیبی استیلی باقی بماند.در این باره گمانه زنی های زیادی رسانه ای شد که هیچکدام مشخص نمی کرد کدام نظریه درست است. اما  از همین  امروز می شود یک حدس بزرگ زد؛حمید استیلی رنگ نیم فصل را هم نمی بیند. این یک پیشبینی صرف نیست، بلکه احتمالی است بعد از شناخت جنس علی پروین.در هیات مدیره پرسپولیس تنها پروین و پنجعلی می دانند توپ واقعا  گرد است بنابراین بعد از چند ناکامی که وقوع شان اصلا بعید نیست،می توان تصمیم اعضای هیات مدیره را پیشبینی کرد.پروین با چشمانی قرمز، لبانی تبخال زده و صدایی بر افروخته می گوید؛«نه اینطوری نمیشه انگار خودم باید لخت شم و تیم رو تمرین بدم»  شاید او هرگز چنین نکند اما دست کم می تواند ترکیبش را تمام و کمال به  فرد سازش پذیری مثل استیلی  تحمیل کند و بعد از مدتی یک جانشین برای سرمربی شکست خورده پیدا کند.باور کنید این سناریو از باقی   احتمالات قوی تر است. فکر می کنید وقوع این حادثه محتمل تر است یا اینکه ناگهان پرسپولیس پوست بیاندازد  و با  هفت -هشت برد متوالی به صدر جدول بچسبد؟ بنابراین برخلاف آنچه گفته می شود حمید استیلی هم اینک در دو راهی قرار ندارد بلکه در جاده ای قرار گرفته که پایانش تقریبا مشخص است.
 پس اگر بعد از استعفای کاشانی او هم استعفا می داد کمتر عذاب جاده را به جان می خرید.دایی فصل قبل در مجموع سه جام  17 بار  شکست را پذیرفت اما چون سعیدلو به کاشانی دستور داده بود تا پایان راه "مجبور" به حفظ سرمربی تیمت هستی،دایی آنقدر ماند تا سرانجام  بی اهمیت ترین جام ممکن را گرفت.اما امسال تا همینجای کار چوب خط استیلی پر شده  و مهمتر از همه پروین ،هیات مدیره و سردار سوخت هیچ  اجباری به حفظ  بازمانده مدیریت کاشانی ندارند.استیلی یا اینها را نمی داند و مانده( این گزینه بعید است) یا بهتر از همه درکش کرده و  تنها منتظر چیزی شبیه معجزه است.
4-     هیچکدام از عزل و نصب های شامگاه سه شنبه دردی از پرسپولیس دوا نمی کند. چون پروین نسخه هایش را پیش از این پیچیده،رویانیان تا بفهمد فضای فوتبال  فرقش با  اتمسفر پادگان چیست عمر دولت دهم به سر رسیده و او مجبور است با همان اتوبوسی که آمده به همراه دوستانش برود. واقعیت این است که پرسپولیس زمانی فصل یازدهم را واگذار کرد که کاشانی پی شکست دادن دایی بود و عوض اینکه به مثابه فتح الله زاده با هر حربه ای ستاره بخرد(ولو با چک غیر دولتی) دست روی دست گذاشت و فقط پریدن ستاره ها را نظاره کرد.در این بین تنها خوش شانسی اش این بود کریمی و اولادی بخاطر قلب شان راضی به برگشت شدند، وگرنه نتیجه  سلیقه استیلی و بودجه پرسپولیس همین امثال معمارز اده و ممدوتال بودند. بنابراین به هواداران محبوب ترین تیم ایران توصیه می کنیم  در غیاب خورشید به یغما رفته دل به سو سوی  این فانوس بزک کرده  نبندند.

پرسپولیس خداحافظ!

جلوی چشمانم جان میدهی و
هیچکاری از دستانم ساخته نیست !
جرمت فقط محبوبیت زیاد بود که همچون خار
درچشمانشان بودی و به دلیل همین جرم بزرگ
ریشه ات را زدند!
پرسپولیسم خداحافظ
عشقم خداحافظ
دارو ندارم خداحافظ